English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (536 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
keystroke U برسی هر کلید انتخاب شده برای اطمینان یافتن از اینکه برای عملی مناسب است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
scans U شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
scan U شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
scanned U شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
key استفاده از بافر بین صفحه کلید و کامپیوتر برای تامین ذخیره سازی کلیدها برای ماشین نویس های سریع که چندین کلید را به سرعت انتخاب می کنند
trial and error <idiom> U یافتن راه حلهای مناسب برای یافتن راهی مناسب
Apple Key U کلید مخصوص روی صفحه کلید Macintosh Apple که ترکیب آن با کلیدهای دیگر یک راه میان بر برای انتخاب منوها است
measure U عملیات برای اطمینان یافتن از صحت چیزی
break U عمل یا کلید انتخاب شده برای توقف اجرای یک برنامه
chord keying U عمل انتخاب دو یا چند کلید همزمان برای انجام کاری
breaks U عمل یا کلید انتخاب شده برای توقف اجرای یک برنامه
dead U دوره زمانی بین دو رویداد که هیج اتفاقی نمیافتد برای اطمینان از اینکه باهم برخورد نخواهند داشت
decision U علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
decisions U علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
enumerated type U فضای ذخیره سازی داده یا رده بندی با استفاده از اعداد برای نمایش برچسبهای مناسب انتخاب شدنی
key O کاغذی که روی کلیدهای صفحه کلید چسبیده میشود تا تابع خاص آنها را برای عملی بیان کنند
tactile U صفحه کلیدی که حاوی نشانههای مخصصوص برای انتخاب کلید باشد مثل ایجاد صدا
hash U الگوریتم تولید کد hash برای ورودی و اطمینان از اینکه با سایر ورودی ها فرق دارد
returning U کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
returned U کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
return U کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
returns U کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
loop U بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود
looped U بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود
loops U بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود
refreshes U بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refreshed U بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refresh U بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
skimming U محصولی را با قیمت بالاعرضه کردن برای اطمینان ازمقاومت ان و متعاقبا" تخفیف تدریجی دادن برای توسعه فروش
cipher U رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
cyphers U رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
ciphers U رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
drive U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drives U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
autos U توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
auto U توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
cat U استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
cats U استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
busiest U 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busier U 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busied U 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busies U 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busying U 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busy U 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
public U رمز گشایی که از کلید عمومی برای رمز گذاری پیام استفاده میکند و از یک کلید خصوص برای رمز گشایی آن .
public U روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
rollover U استفاده از بافر بین صفحه کلیدوکامپیوتر برای تامین ذخیره سریع کلیدبرای ماشین نویسهای سریع که چندین کلید را خیلی سریع انتخاب می کنند
pop down menu U منو قابل نمایش روی صفحه نمایش در هر لحظه با انتخاب کلید مناسب
monitored U 1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitors U 1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitor U 1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
primary key [کلید اصلی، همچنین کلید اولیه نامیده می شود، یک کلید در یک پایگاه داده رابطه ای است که منحصر به فرد برای هر رکورد است.]
indexing U استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن
scratch one's back <idiom> U کاری را برای کسی انجام دادن به امید اینکه اوهم برای تو انجام دهد
rollover U صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
notification U عملی است که دولتی برای اگاه ساختن دولت دیگر برای اطلاع از مسئله مهمی انجام میدهد و هدف از این عمل ان است که طرف از مسیله مذکور قانونا"مطلع تلقی شود
log wood U درخت بقم [در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
realizes U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realizing U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realising U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realizing the palette U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realize U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realised U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realized U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realises U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
ineligibility U عدم قابلیت برای انتخاب شدن محرومیت از انتخاب شدن غیرقابل قبول
alt key U کلید خاص روی صفحه کلید کامپیوتر شخصی برای انجام عملیات خاص در برنامههای کاربردی
at U قالب استاندارد برای صفحه کلید IBM. صفحه کلید دارای کلیدهایی در بالا است که عملیات مخصوص انجام میدهد
fair weather U مناسب برای
running U مناسب برای مسابقه دو
suitable for children U مناسب برای بچه ها
in pride of grease U مناسب برای کشتن
airworthy U مناسب برای پرواز
airworthiness U مناسب برای پرواز
winterish U مناسب برای زمستان
cantabile U مناسب برای اواز
fill the bill <idiom> U مناسب برای همه جا
skiable U مناسب برای اسکی
to the end that U برای اینکه
so as to U برای [اینکه]
inorder to U برای اینکه
in order to ... U برای [اینکه]
because U برای اینکه
in order that U برای اینکه
so that U برای اینکه
for U برای اینکه
conversions U 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversion U 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
gressorial U مناسب برای راه رفتن
buyer's market U بازار مناسب برای خریدار
readied U مناسب برای استفاده از یا فروش .
office U مناسب برای استفاده در شرکت
offices U مناسب برای استفاده در شرکت
roadworthy U مناسب برای بکاربردن درجاده ها
fishable U مناسب یا مجاز برای ماهیگیری
market value U قیمت مناسب برای خریداروفروشنده
readies U مناسب برای استفاده از یا فروش .
readying U مناسب برای استفاده از یا فروش .
ready U مناسب برای استفاده از یا فروش .
fencible U مناسب برای نرده کشی
in order that he may go U برای اینکه برود
in order that i may go U برای اینکه بروم
inorder to U به خاطر اینکه برای
what with <idiom> U برای اینکه ،درنتیجه
ineligible U نا شایسته برای انتخاب
ineligbility U ناشایستگی برای انتخاب
eligibility U شایستگی برای انتخاب
arithmetic U عملیات محاسباتی مجدد برای اطمینان از صحت نتیجه
utopianism U تهیه طرحهای غیر عملی برای اصلاحات
to be [look] somewhat [the] worse for wear [person, thing] U مناسب نبودن برای پوشیدن [جامه ای]
jump altitude U ارتفاع مناسب برای پرش چتربازان
jump speed U سرعت مناسب برای پرش باچتر
He's not suited for a doctor. U او [مرد] برای یک پزشک مناسب نیست.
sawtimber U الوار مناسب برای اره کشی
fair drawing U طرح مناسب برای چاپ و تکثیر
lyrical U مناسب برای نواختن یاخواندن باچنگ
upper case U حروف بزرگ و نشانههای دیگرروی ماشین تایپ یا صفحه کلید که با انتخاب کلید shift دستیابی می شوند
to reach for knowledge U برای یافتن
in orders that it may beeasier U برای اینکه اسان تر شود
to be on the safe side U برای اینکه احتمال اشتباه
capped U انتخاب برای تیم ملی
qualifiers U انتخاب شده برای دوربرد
qualifier U انتخاب شده برای دوربرد
cap U انتخاب برای تیم ملی
looped U برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده
loop U برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده
loops U برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده
tested U اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
test U اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
verification U بررسی هرکلیدبرای اطمینان ازاعتبار آن برای یک برنامه کاربردی خاص
align U ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
tests U اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
aligns U ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
aligning U ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
aligned U ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
utopism U خیالبافی تهیه طرحهای غیر عملی برای اصلاحات
monadic operator U عملی که از یک عملوند برای تولید نتیجه استفاده میکند
acetiam U برای عملی تا قاضی بتواند رای خود را بدهد
roadwork U تمرین عملی برای مسابقات مشت زنی و غیره
amphimictic U مناسب برای تولید و تناسل واختلاط نژاد
ski run U سرازیری یا مسیر مناسب برای اسکی بازی
slot U منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
bug taper U ریسمان مناسب برای استفاده از طعمه زیر اب
that is i. to this purpose U برای این مقصود مناسب یاکافی نیست
gorge portion U محل مناسب برای ایجاد سد دربستر رودخانه
slots U منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
slotting U منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
flag days U روزهای مناسب یا نامناسب برای حرکات موتوری
seeking U جستجو برای یافتن
seeks U جستجو برای یافتن
seek U جستجو برای یافتن
benifit of elergy U امتیازروحانیون برای اینکه شرعامحاکمه شوند
euphonically U برای اینکه بگوش خوش ایندباشد
we eat that we may live U میخوریم برای اینکه زنده باشیم
kiosk U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
eligible U واجد شرایط برای انتخاب شدن
split ticket <idiom> U انتخاب افراد سیاسی برای رای
dry run U اجرای برنامه با داده پیش فرض برای اطمینان از صحت کارها
sync U باس ارسالی برای اطمینان از این که گیرنده با فرستنده سنکرون است
synchronization U باس ارسالی برای اطمینان از این که گیرنده با فرستنده سنکرون است
concerted action U عمل مرسوم عملی که عدهای برای انجام ان توافق کنند
constructive placement U تعیین محل برای بارگیری یاتخلیه مناسب کشتیها
problems U یافتن پاسخ برای مشکلی
problem U یافتن پاسخ برای مشکلی
our offer to render a service U حاضر شدن ما برای اینکه خدمتی بکنیم
diction U عبارت انتخاب لغت برای بیان مطلب
ineligibly U بدون داشتن شرایط لازم برای انتخاب
interrogations U ال برای انتخاب رکوردها یا دادههای مختلف فایل
interrogation U ال برای انتخاب رکوردها یا دادههای مختلف فایل
GOSIP U استاندارد دولت آمریکا برای اطمینان از کار همزمان کامپیوترها و سیستمهای ارتباطی
tested U اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار
test U اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار
tests U اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار
The fire is fit to roast the meat. U این آتش برای کباب کردن گوشت مناسب است
fits units with ... connection U مناسب برای دستگاه هایی با اتصال ... [الکترونیک مهندسی برق]
hydrostat U الت الکتریکی برای یافتن یادیدن اب
henpeck U سعی کردن برای تفوق یافتن
mercerize U موادشیمیایی زدن به پارچههای نخی برای اینکه حریرنماشوند
devices U مشخصه یکتا و کد انتخاب شده برای هر وسیله جانبی
key کد عددی برای معرفی کلیدی که انتخاب شده است
device U مشخصه یکتا و کد انتخاب شده برای هر وسیله جانبی
despatched U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatches U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
despatching U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
despatches U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatch U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
heading select feature U عرشه کمکی برای انتخاب سمت حرکت هواپیما
dispatched U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
kernels U توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است
kernel U توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است
sector U شیاری که خطا دارد و برای ذخیره مناسب قابل استفاده نیست .
sectors U شیاری که خطا دارد و برای ذخیره مناسب قابل استفاده نیست .
to suggest it is appropriate to do so [matter] U پیشنهاد می کند که برای انجام این کار مناسب باشد [چیزی ]
verification U بررسی صحت کارکردن یک سیستم و مناسب بودن آن برای کارهای موردنظر
helps U کلید تابع F برای نمایش اطلاعات کمکی
helps U کلید مخصوص برای نمایش اطلاعات کمکی . 2-
programmable function keyboard U صفحه کلید دکمه یی برای سیستمهای گرافیکی
helped U کلید تابع F برای نمایش اطلاعات کمکی
help U کلید تابع F برای نمایش اطلاعات کمکی
helped U کلید مخصوص برای نمایش اطلاعات کمکی . 2-
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1if you have any question please ask us , we are here to help
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com